چهرهٔ انسان، میدانی از داستانهای پنهان است. یک خمیدگی کوچک در لبها، یک خط نازک کنار چشم یا فشردن محکم فک به معنای جهانی از احساس است. بازتاب این نوع جادوی گذرا در یک رسانهٔ فیزیکی و ماندگار، یکی از دشوارترین و در عین حال پربارترین آنچه هنر میتواند ارائه دهد، محسوب میشود. در مرکز همه اینها، هنر مجسمهسازی ابرازات انسانی قرار دارد؛ عملی ظریف که بین تسلط فنی و همدلی عمیق تعادل برقرار میکند. این تنها مسئلهٔ تقلید نیست، بلکه تزریق جان به خمیر، رزین و سرامیک است؛ پلی میان مادیت و قدرت بیصدا داستانی که خودش را به آهستگی و در قالب نجوا به روح میگوید.
بنیاد احساس در دنیای مادی
اولین گام در سفر خلق یک پرترهٔ مجسم، بازی زیباییشناختی است؛ صرف و ساده: انتخاب ماده. هر مادهای روحی خاص دارد و به شیوهای خاص به دست هنرمند واکنش نشان میدهد و تأثیر قابل توجهی بر قدرت عاطفی اثر میگذارد. برای مثال، ویژگیهای خام و زمینی تراکوتا، با توجه به طبیعت متخلخل و گرمای روستیک آن، باعث میشود هر مجسمهای گویی همیشه در کنار ما بوده و حس تاریخ واقعی یا احساسی صادقانه را منتقل کند. در مقابل، بیسک نوعی سطح صاف و ریزدانه است که جزئیات پیچیده و بافت پوست را به خوبی دریافت میکند؛ این ماده میتواند با دقت بالا، فرورفتگی بسیار ظریف یا کمرنگترین نشانهٔ یک اخم را در دستان یک هنرمند ماهر به تصویر بکشد. رزین به اندازهای انعطافپذیر است که حرکت مناسبی را تحمل میکند و در برابر استفاده شدید مقاوم است، اما جزئیات بسیار ریز آن — تا آخرین مژه — بهترین چیزی است که در حوزهٔ مجسمههای کوچک موجود است و آن را به گزینهای ایدهآل برای ثبت لحظات یخزده از خندهٔ شاد یا آرامشی تأملبرانگیز تبدیل میکند! با مطالعه و یادگیری تسلط بر این مواد، هنرمند تازهکار پرتره، اولین و مهمترین گام خود را در این کیمیای مرموز خلق پرترهای واقعاً زنده برمیدارد.
دست انسان و جان در حال دستگیری
در عصری که تولید انبوه حاکم است، باید نقش دست انسان در خلق اثری خلاقانه را ستود. نمیتوان هماهنگی واقعی عاطفی را برنامهریزی کرد؛ نمیتوان آن را با ماشین ساخت. این امر حاصل عملی موزون و برنامهریزیشده است که دست شایستهٔ یک هنرمند با تجربه به آن جان بخشیده است. هنرمندان ما سالها زمان میگذرانند تا یاد بگیرند چهره را نه تنها از نظر شکل، بلکه از نظر جان درونش ببینند. آنها بهصورت شهودی ساختار بدن انسان و احساساتش را درک میکنند و با کار روی ماده، لبخندی بیرون میکشند؛ به چشمانی فکر میکنند؛ خطوط تعهد یا خرد را در پیشانیها حک میکنند. این کار طاقتفرسایی است که به زمان و صبر نیاز دارد. این کار مستلزم نظارت و تطبیق مداوم است، همچنین نیازمند رابطهای ویژه بین خالق و این اثر هنری در حال شکلگیری است. همین دیدگاه شخصی و مبتنی بر انسان است که به آنها اجازه میدهد به ویژگیهای غیرقابلتعریفی نگاه کنند که تفاوت را بین یک تصویر ساده و یک شخصیت واقعی با داستانی منحصربهفرد ایجاد میکند.
ایجاد داستان شخصی شما
این پرتره که داستانی از تاریخ شخصی را روایت میکند، کمترین میزان گذرا بودن را در میان تمام مجسمههای پرتره دارد. و همین جایی است که هنر بالاتر از تزئین قرار میگیرد و به یک وسیله نفیسه تبدیل میشود. ما معتقدم قویترین آثار زمانی خلق میشوند که ترکیبی از دید یا خاطره سفارشدهنده با آنچه یک هنرمند میتواند انجام دهد، همخوانی داشته باشد. چه تصویری از یک عضو محبوب خانواده حکاکی شود، چه مجسمهای فرهنگی یا مذهبی ساخته شود و چه یک شکل تزئینی برای بیان حال و هوای خانه طراحی گردد، این فرآیند بسیار تعاملی است. این کار بیشتر گوش دادن و تفسیر است؛ ما یک عکس یا ایده یا احساس را به بعد سوم ترجمه میکنیم. از آن خط اولیه تا لعاب پایانی، هر مرحله به سوی آن کمال حرکت میکند که نه تنها صورتی دقیق، بلکه تکهای از زندگی را در یک اثر هنری جاویدان ثبت کند. این تعهد به سفارشیسازی خلق آثار، به معنای آن است که هر اثر به اندازه احساسی که نمایندگی میکند، منحصربهفرد و اصیل است.

